مثبتواژهنامه آزادهای. برای نمونه، شمارۀ 5+ در پارسی خوانده می شود هایِ پنج. همالش (قرینه اش) می شود نای (منفی). درود. به واژه یاب استاد پرتو بروید - مثبت. پاس.
مرائیهواژهنامه آزادمتشبّه مبطل به زهّاد،جماعتى باشند که از براى قبول خلق ترک زینت دنیا کنند و خاطر از جمع اسباب دنیوى باز گیرند و بدان طلب تحصیل جاه کنند درمیان مردم.و ممکن بود که
مثبتواژهنامه آزادهای. برای نمونه، شمارۀ 5+ در پارسی خوانده می شود هایِ پنج. همالش (قرینه اش) می شود نای (منفی). درود. به واژه یاب استاد پرتو بروید - مثبت. پاس.
روگرفتواژهنامه آزادپاسخ مثبت به یک تقاضا را گویند(مثلا تقاضای وجهی و یا کالایی را از شخصی داری و آن شخص در اختیار متقاضی قرار میدهد در این صورت می گویند روگرفت) همچنین وقتی یک لای
آناهیتاواژهنامه آزادالهه ی آب زرتشتیان الهه ي آب هاي آسماني و مهرباني ها. برگرفته از كلمه زرتشتي "ناهيت" به معني زيبا. در اين زبان "ا" وند منفي كننده بوده و "اناهيت" به معني زشت سا