گزرواژهنامه آزادگَزَر؛ هویج، زردک. گَزَر؛ نوعی گیاه که برگ های آن شبیه به برگ هویج و ساقۀ آن شبیه به ساقۀ کرفس کوهی است و در حال حاضر (سال 1395) به صورت وحشی در کوه های اطراف ف
وقت زوالواژهنامه آزاد1 - ( مصدر ) نیست شدن از بین رفتن برطرف شدن . 2 - متمایل شدن آفتاب از وسط آسمان به سوی مغرب . 3 - ( اسم ) نقصان نقص
جاویژه بازارواژهنامه آزادبخش کوچک و متمایز بازار است که کالا یا خدمتی خاص را عرضه می کند وقتی که کالاها یا خدمات موجود نتوانسته اند نیاز مخاطبان را در به طور مطلوب برآورده سازند. معاد
لبه یابیواژهنامه آزادلبه یابی تصاویر یکی از مهمترین عملیات در پردازش تصویر به شمارمیرود . به علت کاربردهای وسیع تصاویر رنگی، لبه یابی این تصاویر از اهمیت ویژه ای برخوردار است . بطور
خردمندواژهنامه آزادkheradmand:فردی که در پندارها / گفتارها / عملکردها در راستای علم (در تعریف علمی علم)و بدون توجه به منافع یا مصلحت های شخصی / صنفی / حزبی خودش ( بطور مستقل) ابرا