متعهدواژهنامه آزاد[مُ تَِ عَ هْ هِ د] (عر. ص.)1.دارای تعهد که وفاداری به پیمان باشد 2.سوگند خورده برای وفادار ماندن به عهد
رابینواژهنامه آزادمتعهد ، مشاور به معنای مشاور و معتمد _نامی کردی است مشاور-معتمد- در ایران باستان مشاور و معتمد؛ نامی کردی.
گشینواژهنامه آزادگشین اسم کردی-دارای معانی متعدد از جمله قبراق و سرحال-روشنایی-شعله ور شدن و برافروخته شدن آتش
سررودواژهنامه آزادروستایی زیبا با آب و هوای متعادل که در استان خراسان رضوی شهرستان سبزوار بخش ششتمد واقع شده است. اغلب مردم این روستا به شغل شریف کشاورزی و دامداری مشغولند و جمعی