زامبیواژهنامه آزادمرده ی متحرک، موجود بی انگیزه، علی السویه، بی شور، تهی از احساس، آلت دست، عروسک دست دیگری،
آزمودواژهنامه آزادآزْموْدَ:(azmoda) در گویش گنابادی یعنی با تجربه ، متبحر ، کارآزموده ، بلد ، حرفه ای ، اُستاد