مانلیواژهنامه آزادمنظومه نیما یوشیج به سال 1319 نام ایرانی به معنای پری دریایی برایم بمان (بمان به نام علی-امام اول شیعیان) شبیه ماهی (ماه) مانِلی محلی مازندرانی؛ در شعر نیما یوش
مانیاواژهنامه آزادبرخی آن را از ریشۀ «مان» دانسته اند که در پهلوی، به معنی خانه، منزل، سکنی گزیدن است. بی همتا
روشنیدهواژهنامه آزادروشنیده به معنای انسان روشن شده، انسانی که به واسطه جستجو درونی به روشنی و کمال رسیده باشد توضیحات خارج از معنی:دو کلمه روشنیده و روشنیدگان چندین بار توسط این
اندبیلواژهنامه آزاداندبیل به معنای چند آبادی یا آبادی که در زمین پست می باشد درست مقابل اردبیل نامید . در آذربایجان ، ما کلماتی همچون اندبیل ،اردبیل ،بیله سوار و در خود اندبیل، بی
خروواژهنامه آزادخرو را به اصطلاحی كه از دیرباز در جملات اساطیری و ادبی و در زبان فارسی كهن مرسوم شده است ، می توان از دو شاخه كاملاً متفاوت به معنای آن پرداخت. اول آنكه با جستج
پی برگواژهنامه آزاداسبابی است برای نگهداری و طبقه بندی اسناد و مدارک. در این وسیله می توان به راحتی سند مورد نظر خود را جستجو نمود. واژۀ معادل انگلیسی:lever arch file. واژۀ معادل