معادلهواژهنامه آزادمعادله عملیاتی در ریاضیات است که به وسیله ی آن میتوان مجهول ها را بدست اورد. تَرازِش.
اسلوب معادلهواژهنامه آزادهرگاه شاعر بیتی بسراید که با عوض کردن جای مصراع اول و مصراع دوم خللی در مفهومبیت ایجاد نشود و بیت دوم مصداقی برای بیت اول باشد، به آن آرایهٔ اسلوب معادله گویند.
مادهواژهنامه آزادماده یک واژه پارسی است که برگفته از زبان پهلوی است . ماده در پهلوی بیشتر برای مواد بکار رفته تا جنسیت. نمونۀ پهلوی: مادیشت = مادّه اشیا ماتَک = مادّه اشیا ، ماد
واروواژهنامه آزاد(به فتح ر و سکون و) (فارسی هراتی، افغانستان) قرض را با وجه یا جیز دیگری مبادله کردن:«من مرد کار خود را به قرضی که از شما دا رم، وارو می کنم.»
اسلوب معادلهواژهنامه آزادهرگاه شاعر بیتی بسراید که با عوض کردن جای مصراع اول و مصراع دوم خللی در مفهومبیت ایجاد نشود و بیت دوم مصداقی برای بیت اول باشد، به آن آرایهٔ اسلوب معادله گویند.
مالخود کردنواژهنامه آزاداگر در رقابتی ورزشی خصوصا کشتی یا دریک مجادله لفظی نقاط قوت وامتیاز رقیب را مصادره واز اختیار بهره وری و مانور وی ساقط کنیم آن نقطه قوت را مالخود کرده ایم مثل گ
فرآوریواژهنامه آزادتوليد انجام عملی بر روی ماده بمنظور بهبود کیفیت آن ( مثل پاستوریزه کردن شیر ) یا تبدیل آن به ماده ای دیگر (مثل تبدیل شیر به ماست یا سایر مشتقات آن )
عهدهواژهنامه آزاد(حقوقی) تعهد کردن و ضامن شدن. || «ضمان عهده» (ماده 697 قانون مدنی)، در معاملۀ بین فروشنده و خریدار، ضمانتی است که شخص سومی به خریدار می دهد که مطمئن باشد مالی ک