ماثورهواژهنامه آزاد۱. نقل شده؛ منقول. ۲. ویژگی حدیثی که از زمان های قدیم از یکی به دیگری رسیده باشد.
master slaveواژهنامه آزادماستَر کاستَر. در هَندازگری (مهندسی) دو دستگاهِ هموَند هستند که یکی را ماستَر (master) و دیگری را کاستَر (slave) می نامند. ماستَر پیشگام و پیشرو است. کاستَر پَس
کزجواژهنامه آزادنام روستایی است در شهرستان خلخال استان اردبیل واقع در بخش خورش رستم . دارای بافت با ارزش است و شباهت زیادی به ماسوله گیلان دارد. عمده فعالیتهای ساکنین آن روستا
نوایگانواژهنامه آزاد/navaygan/ و به زبان محلی /novogoun/. نام روستای زیبا میان دره ای واقع در 35 کیلومتری شرق داراب فارس مشهور به ماسوله فارس.
چناررودخانواژهنامه آزاد(تالشی) «چینَ روخون»، به معنی رودخانۀ پر پیچ و خم. واژۀ «روخون» به معنی رودخانه واژه ای است که در مناطق تالش نشین بسیار کاربرد دارد. مانند قلعه روخون (قلعه رودخ
سریراسواژهنامه آزادسَریراس به معنی زیبای بر تخت نشسته ی پارس که از صفات پادشاها زمان هخامنشی است. تلفظ صحیح:Sariras. سریر:به معنی اریکه، اورنگ و تخت پادشاهی است. سریرا (سریر+ا):"