ماس ماسکواژهنامه آزادهر چیزی که اسمش را ندانیم. ماسماسک همان Moscow made است که آذری ها نیز به آن مازگامت گویند. وسایل ساخت مسکو، که ایرانیها اسمشان را نمی دانستند، موسکومید نامیده
فیالهواژهنامه آزادنام گیاهی(علفی) چند ساله خوشبو و خوش عطر که در شمال شهرستان اندیمشک در کوههای چاونی و در فاصله 2000 متری از سطح دریا رشد میکند و عشایر محل از آن در ماست و دوغ ج
گزرواژهنامه آزادگَزَر؛ هویج، زردک. گَزَر؛ نوعی گیاه که برگ های آن شبیه به برگ هویج و ساقۀ آن شبیه به ساقۀ کرفس کوهی است و در حال حاضر (سال 1395) به صورت وحشی در کوه های اطراف ف
دوراغواژهنامه آزاددر حوالی شیراز، کاسنی و کنگر را ابتدا پخته و چند بار آبکش کرده، در ظرفی درب دار ریخته و به آن ماستِ ترجیحاً ترش اضافه نموده، به هم می زنند و موسیر خیساندۀ ریز ک
ایشومواژهنامه آزاداِیْشوم؛ سیاه چادر. || ایشوم زدن:خانواده های عشایر دام هایشان را (معمولاً گوسفند) به چراگاه تابستانی می برند، و در آن مکان چادر می زنند و یا از درختان سرپناهی د
تنگوانواژهنامه آزادنام کوهی درشمال خوستان _شمال شهرستان اندیمشک_ است. آثاری از دورۀ شکار و دورۀ میترایی، و همچنین دخمه هایی از زمان زردشتیان در آن یافت شده است. جنس این کوه ماسه س