ناله رامسریواژهنامه آزادتخلص شاعر مازندرانی شهر رامسر که به زبان فارسی و زبان مادری - فلکلوریک و در بحور آزاد ، کلاسیک و قالبهای گوناگون تبحر داشته و برخی از اشعارش از جمله شعر:سیگارها
دایزهواژهنامه آزاداین کلمه تشکیل شده است از دو لفظ دایی + زه که معنای خاله را میرساند با این تفاوت که دایزه به خاله های مسن وسن بالا گفته میشود و اکثرا به خاله مادری و خاله پدری
حاتحورواژهنامه آزادحتحور، حاثور، یکی از مهم ترین ایزدبانوان مصر باستان است که خدای عشق، زیبایی، موسیقی مادری و لذت نام برده می شود.
حاثورواژهنامه آزادحتحور، حاتحور، یکی از مهم ترین ایزدبانوان مصر باستان است که خدای عشق، زیبایی، موسیقی مادری و لذت نام برده می شود.
دیواژهنامه آزاددهمین ماه از سال. مادر به مادر گویند . فقط برای آنکس که فرزند زاییده باشد گفته می شود. به هر زن یا از زبان هر کس گفته یا شنیده نمی شود. دی که از سوی فرزندان خود