موریواژهنامه آزاد(مازندرانی) عزاداری و ماتم برای مرده. || در انگلیسی هم، معنی فعل مورن (mourn) مشابه معنای موری است.
وا اسفاواژهنامه آزاداسفا به معنای اندوه است ."وا"در ابتدا کلمه افسوس مأخوذ از تاری که در نوحه و ماتم استفاده می شود و الف در انتهای واژه نیز برای ندبه و زاری و مویه آمده است. وااسف
میماقواژهنامه آزاد(لری شوهانی) مات و مبهوت (مجسمه). به حالتی گفته می شود که فرد بدون هیچ تحرک جسمانی، مانند مجسمه خشکش بزند و به نقطه ای خیره بماند.
مادهواژهنامه آزادماده یک واژه پارسی است که برگفته از زبان پهلوی است . ماده در پهلوی بیشتر برای مواد بکار رفته تا جنسیت. نمونۀ پهلوی: مادیشت = مادّه اشیا ماتَک = مادّه اشیا ، ماد