لیوهواژهنامه آزاددیوانه دیوانه دیوانه ، مجنون ، از خود بی خود لیوه در گویش بختیاری به آدم دیوانه گفته میشود.کسی که خودرا به دیوانه بازی میاندازد
لیلة الرغائبواژهنامه آزاد" لَیْلَةُ الرَّغَائِب" شب برآوره شدن آرزوهای بلند ، شب بردن ثواب بسیار،اولین شب جمعه ازماه رجب. "صلاة الرغائب" نمازی که دراولین شب جمعه ماه رجب برای رسیدن به ث
لیشهواژهنامه آزاد(واژۀ گیلکی)؛ نوعی پیچک است که به دور درختان می پیچد و بالا می رود؛ درگیلان از این گیاه برای خوراک دام استفاده می کنند.
لیوهواژهنامه آزاددیوانه دیوانه دیوانه ، مجنون ، از خود بی خود لیوه در گویش بختیاری به آدم دیوانه گفته میشود.کسی که خودرا به دیوانه بازی میاندازد
لیلة الرغائبواژهنامه آزاد" لَیْلَةُ الرَّغَائِب" شب برآوره شدن آرزوهای بلند ، شب بردن ثواب بسیار،اولین شب جمعه ازماه رجب. "صلاة الرغائب" نمازی که دراولین شب جمعه ماه رجب برای رسیدن به ث
بووهواژهنامه آزادبووه:پدر مار:مادر خار:خواهر برار:برادر خولو:دایی آمو:عمو زوخولو:زندایی لیله:مارمولک کاربفک:تارعنکبوت لوتخته:بشقاب
قوام الدینواژهنامه آزادقوام یعنی استوار پایه دار ، ستون دین معنی می دهد ، قوام الدین عثمانی یک ورزشکار خوبی کاراته کشور عزیز ما افغانستان بود ، مکتب ابتدایی را تا صنف سوم در ایران خو