لانتانواژهنامه آزاد(لان تان) | LanTan مذاکره کنندۀ قهار، فروشندۀ باهوش، کسی که در امور خریدوفروش بی نظیر است. در ایران باستان:سرگروه فروشندگان را در بازارهای بین المللی و بزرگ "لا
وستیجیالواژهنامه آزادبازمانده های ژنتیکی یا وستیجیال اندام ها یا رفتارهایی هستند که در نیای مشترک دو یا چند گونه وجود داشته، اما در بعضی از گونه ها نقش کمرنگ تری پیدا کرده اند یا ای
لانتانواژهنامه آزاد(لان تان) | LanTan مذاکره کنندۀ قهار، فروشندۀ باهوش، کسی که در امور خریدوفروش بی نظیر است. در ایران باستان:سرگروه فروشندگان را در بازارهای بین المللی و بزرگ "لا
سبلانواژهنامه آزادسبلان:سر آشیانه برف(تالشی یا آذری باستان). سبلان ترکیبی از سه واژه است که «سه» مخفف سر، «وه» یا «وا» یا «ور» به معنی برف که در کردی «فر» گفته می شود و «لان» به
اردبیلواژهنامه آزاداردبیل:اردبیل یا «آرداویل» یا «آرتاویل» که هم اکنون نیز در میان تالشی زبانان ویلکیج (نمین) و آستارا، «آرداویل» یا «آرده ویل» گفته می شود، همان «شهر آردا» یا «شه