لپ تاپواژهنامه آزادنت بوک کامپیوتر قابل حمل و کیفی رایانه کیفی یا لپتاپ (به انگلیسی: Laptop)، کوچک و نسبتاً سبک گفته میشود. وزن آن معمولاً بین ۱ تا ۷ کیلو است که بهاندازه و موا
لورواژهنامه آزادLewer به معنی لب در حالتی که مقداری آویزان باشد در مورد حیوانات و گاهی انسان برای تحقیر یا کنایه مجرای آب ؛ بویژه اگر در اثر بارندگی بوجود آمده باشد ، شیله.
لرواژهنامه آزادبزاق دهان ، مخاط یا مایع لزجی که از فرج احشام بعد از وضع حمل می آید. لِر ّوک به کسی گویند که آب دهانش همیشه روان است لِر، آب دهان، بزاق، آبی که ناخودآگاه یا در
کیفارواژهنامه آزادغوت.لُر.کرد.ژرمن.دار تنومند. پرتاب کننده سنگ.آماده جنگیدن. چون در زمان کهن مردمان ایران با دشمنان همیشه در حال ستیز بودند.بنام های ویژه خود لقب پیدا کرده اند که
اسلیپ کردن لپ تاپواژهنامه آزادچُرْت لپ تاپ. مثال: اجازه بده قبل از خارج شدن از خانه، لپ تاپم را روی حالت چرت ببرم.