لونکواژهنامه آزادلُونَک _ نام آبشاریست در استان گیلان ( در مسیر سیاهکل و دیلمان ) _ روستایی به همین نام نیز وجود دارد
لونکواژهنامه آزادلُونَک _ نام آبشاریست در استان گیلان ( در مسیر سیاهکل و دیلمان ) _ روستایی به همین نام نیز وجود دارد
آلالانواژهنامه آزادآل =بخر و آلان =خریدار - که چون بندر بوده و مرکز بازار به آن محل خرید و فروش نامیده اند . ضمنا آل به معنی جن و لون به معنی لانه که معنی تحت اللفظی آن لانه جن مع
سگ لاسیواژهنامه آزاد(اصفهان، روستای هاردنگ) ماده؛ در اصطلاح یک فحش است، به معنای زنان ولنگار، زنان لَوَند.
توسیواژهنامه آزادتَوسی در زبان بختیاری به معنی وسیله ای است که روی آن خمیر نان را پهن میکنن . ابزاری برای پخت و پز نان . توسی (طوسی). (ص. فا.) رنگی است بین سفید و سیاه که خاکست