لورواژهنامه آزادLewer به معنی لب در حالتی که مقداری آویزان باشد در مورد حیوانات و گاهی انسان برای تحقیر یا کنایه مجرای آب ؛ بویژه اگر در اثر بارندگی بوجود آمده باشد ، شیله.
لرانواژهنامه آزادلُران، لُرها. لُر نام قومی ایرانی است که در باختر و جنوب باختری ایران زندگی می کنند. گویش های زبان لری نزدیک ترین گویش های ایرانی به زبان فارسی اند و از نوادگان
اریترینواژهنامه آزادنام قدیم اندیمشک در زمان هخامنشی؛ اندیمشک در کنار خرابه های اریترین و شهر قدیم لور ساخته شده است.
مرنگواژهنامه آزادواژه مرنگ در زبان لری بختیاری رواج دارد و به معنی بیماری این واژه در اصل خوزی عیلامی است زیرا واژه های خوزی در لهجه لرزبانان (لرهای لرستان وکهگیلویه وبختیاری وخ