لمبواژهنامه آزاد(لُمب) لهیب آتش، شعله لُمْبَ:(lomba) در گویش گنابادی یعنی کُلُفت ، بد اندازه و بزرگ ، چاق ، نامتعارف
آلامونواژهنامه آزاد(واژگان ساختۀ کاربران) (Alamon) الکترون. جزء نخست به چم (معنی) شرارۀ آتش، مه نورانى و درخشنده است. از این ریشه داریم:الو یا لهیب، و آلاو یا زبانۀ آتش. جزء دوم ب