لنگرگاهواژهنامه آزادلِنْگِرْگاه:(lengergah) در گویش گنابادی (گبری) یعنی قربانگاه ، محل ارتباط با عالم مردگان و اجنه (دیوها) و قربانی برای خدایان
لنگ لنگوواژهنامه آزادنان بازی کودکان در استان فارس که بچه ها به ترتیب با یک پا، مسافتی از یک راه را می پیمایند و وقتی پایشان قبل از علامت مورد نظر بر زمین بگذارند بازنده محسوب می شو
جشن انگورواژهنامه آزادبرگزاری جشن در هنگام برداشت محصولات در همه جای جهان رواج دارد و مردم ایران نیز علاوه برجشنهای ملی و تقویمی، مراسم شادمانی و پایكوبی در زمان برداشت محصولات خود
کوپلواژهنامه آزادلنگری که به وسیله دو نیروی مساوی و خلاف جهت که در یک صفحه نیستن ایجاد می شود به نام کوپل شناخته می شود.
لنگرگاهواژهنامه آزادلِنْگِرْگاه:(lengergah) در گویش گنابادی (گبری) یعنی قربانگاه ، محل ارتباط با عالم مردگان و اجنه (دیوها) و قربانی برای خدایان
دیوشلیواژهنامه آزادنام منطقه ای است در استان گیلان مابین لاهیجان و لنگرود - محل زندگی مرحوم شیخ لطف اله دیوشلی بوده است دیوشل نام محله ای بین لاهیجان و لنگرود هست دیو شل واقعی قدی
کردلرواژهنامه آزادنوعی ریسمان بزرگ و کلفت برای بستن کشتی ها در لنگرگاه یعنی هر جا آب (دریاچه یا رودخانه) باشد به محل سوار شدن قایق یا ...، کردلر گفته می شود. در منطقه ای که در قد