لمبواژهنامه آزاد(لُمب) لهیب آتش، شعله لُمْبَ:(lomba) در گویش گنابادی یعنی کُلُفت ، بد اندازه و بزرگ ، چاق ، نامتعارف
لب نیاسواژهنامه آزادتیری چوبی که لبه بام یا بالکن های قدیمی، در جهت مخالف تیرهای اصلی خانه می انداختند.
مقلیواژهنامه آزاد(به ضم م و ق) نوعی غذا که از پاچۀ گاو و حبوبات (نخود، لوبیا چیتی و لوبیا سفید، عدس) و برنج پخته می شود و به عنوان صبحانه میل می شود.
ژکوندواژهنامه آزادژکوند یا لبخند ژکوند لقب مرموزترین نقاشی لئوناردوداونچی است. که لبخند ژکوند همان لبخند مرموز مونالیزا است
اردشیرواژهنامه آزادارد، ارداو یا آرتا بمعنی شایسته، قابل ستایش اردشیر:لقب پادشاهان شیردل اردشیر:شاه شیران، شاه شاهان، شاهنشاه
صلاح الدین ایوبیواژهنامه آزادابوالمظفر، صلاح الدین یوسف بن ایوب بن شاذی بن مروان بن یعقوب دُوِینی تکرینی، ملقب به صلاح الدین ایوبی (به کردی:سەلاحەدینی ئەییووبی)، در سال ۵۳۲ هجری قمری در تکر
کلمبهواژهنامه آزادکُلُمْبَه/kolomba/ کوزه شکسته، کوزه ای که تکه ای از قسمت فوقانی آن شکسته یا لب پریده شده باشد.