لافوواژهنامه آزادLafaw یا لفو بصورت لف بعلاوه اب به معنی سیل است به لری و نیز در لغت نامه اسدی توسی برای سیل هین امده است
سیلواژهنامه آزاد(ترکی) مرکب از سو (آب) و ائل (علامت جمع)؛ به معنی هجمۀ آب. تنداب، لور (بخوانید چون بور)، لف (بخوانید چون کف). "لور" و "لف" در زبانهای بومی ایرانی روان اند. آنه
علفواژهنامه آزاداگر سه علامت آوائی ع-ل-ف را با آوای ف مقلوب کنیم ف-ع-ل خواهد شد. اگر فعال معنای دینامیک دارد، علاف معنای استاتیک پیدا می کند. مقلوب نویسی از هنر های شگفت اقوام