لطهواژهنامه آزاددر زبان عربی به معنی ماهیچه و از ریشه لطیطه می باشد همچنین این اصطلاح به صورت عامیانه برای افرادی که لکنت زبان دارند به کار می رود
لبه یابیواژهنامه آزادلبه یابی تصاویر یکی از مهمترین عملیات در پردازش تصویر به شمارمیرود . به علت کاربردهای وسیع تصاویر رنگی، لبه یابی این تصاویر از اهمیت ویژه ای برخوردار است . بطور
خرکانواژهنامه آزادخرکان بمعنی معدن گِل میباشد. خَرَ به لهجه لری میشود گِل کان به فارسی میشود معدن پس خرکان کلمه ایست مرکب از زبان فارسی و لهجه لری خرکان روستایست کوهستانی واقع د
شیراوندواژهنامه آزادشیر کوه های دماوند (لری) نام خانوادگی در لرستان؛ کسی که شیر را می بندد و به زانو درمی آورد. در اصل «شیربند» بوده و در گذر زمان، به شیراوند تبدیل شده است.
کیسلواژهنامه آزاد(لری، لکی) کوه سر. «کی» تلفظ لکی «کوه» و «سل» تلفظ لکی سر است، چون لک ها «ر» را در بسیاری از کلمات، «ل» می گویند. لاک پشت به معنی لاک پشت است . نام کردی لاک پشت
هماریاواژهنامه آزاد(لری بختیاری) هُمار (Homar) هموار؛ جمع آن، هُماریا (Homariya) به معنی همواری هاست. || همچنین نام منطقه ای نسبتاً هموار در شمال غربی روستای باباپیر در دامنه های
ممبینواژهنامه آزاد(لری، بختیاری) نام روستایی واقع در بخش سوسن شهرستان ایذه، در استان خوزستان. ممبین روستایی کوهستانی و دورافتاده، و جاده ای که به آن می رسد صعب العبور است. آب و ه