لتهواژهنامه آزادبه فتح لوت سکون ه به معنی پارچه ،دستگیره به معنی تکه بارچه کهنه و لطه از زبان عربی لطیطه به معنی ماهیچه می باشد لُتَّه(lotte & lotta ):کسی که لکنت زبان مادرزاد
لطهواژهنامه آزاددر زبان عربی به معنی ماهیچه و از ریشه لطیطه می باشد همچنین این اصطلاح به صورت عامیانه برای افرادی که لکنت زبان دارند به کار می رود
ایهاواژهنامه آزادالا یا ایها الساقی ادر کأساً و ناولها ای آفرین خالق قرار ده درهدایت عشق سپس متعالی گردان توضیح: امر ارتباط صفت آدمی انسانی و زندگی صالح ._ امر تعریف صفت از م
چرداولواژهنامه آزاد(کردی؛ ایلام) چرداول، چاردول یا چهار دول؛ یعنی سرزمین حاصلخیری که از چهار دره تشکیل شده است (دول در کردی به معنی سرزمین حاصلخیز و هموار است). شهرستان چرداول در
لتهواژهنامه آزادبه فتح لوت سکون ه به معنی پارچه ،دستگیره به معنی تکه بارچه کهنه و لطه از زبان عربی لطیطه به معنی ماهیچه می باشد لُتَّه(lotte & lotta ):کسی که لکنت زبان مادرزاد
گاجلواژهنامه آزاد(روستای سنگ چارک داراب) (gaajel) گلیم، زیراندازی که با مو یا پشم یا پارچه های کهنه رشته رشته شده می بافته اند؛ به نوع اول گاجل مویی، و نوع دوم گاجل پشمی، و نوع