لا اله الا اللهواژهنامه آزادجمله ای که نشان از وحدانیت خداوند دارد و یکی از عبارات شهادتین مسلمانان است
لاادری گرواژهنامه آزاد(اَ) نمی دانم گرا، کسی که در مسائل اساسی فلسفه (مانند وجود خدا)، علمی و ... که درستی یا نادرستی آن ها اثبات نشده است شک دارد. وقتی درستی یا نادرستی یک مسئله را
لتواژهنامه آزادلَتَ:(lata) در گویش گنابادی یعنی لات ، بی سر و پا ، آسمان جُلْ || لِتَّ:(letta) در گویش گنابادی یعنی پارچه
لچکواژهنامه آزادلُچَک بر وزن کُمَک، در کشور افغانستان به معنی آدم لات و بی ادب به کار می رود. لُچَکانه یعنی لاتی یا بی ادبانه.
آبادی ملا قاسمواژهنامه آزاد[مُ ل ْلا سِ] (اِخ) روستای ملاقاسم. دهی از دهستان طیبی گرمسیری جنوبی بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان. آب آن از چشمه تأمین می شود و محصول آن برنج، پشم، لبنیات، و غلا