قجمه زدنواژهنامه آزاددر اصطلاح محلی منطقه جنوب شرق خراسان رضوی (خواف و تایباد) به معنی هم بستر شدن با همسر.
بطاقهواژهنامه آزادبطاقة. [ ب ِ ق َ ] (ع اِ) سیاهی چشم . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (آنندراج ). حدقه . (یادداشت مؤلف ). || پاره ٔ کاغذ که بر آن رقم قیمت نوشته میان طاقه گذارند.