قلندرواژهنامه آزاد- قلندر، (به گفته منابع قدیم و جدید، واژهٔ قلندر از کلمه ترکی قال (به معنی پاک و پاک سرشت) گرفته شده است .شمار اندکی نیز آن را از ریشهٔ فارسی «کلانتر» (به معنی
قلنگلوواژهنامه آزادنوعی بغل و بلند کردن است ،بنحوی که فرد بر شونهای طرف مقابل سوار میشود که پاهایش آویزان روی سینه های آن فرد قرار میگیرد ،و میگویند ،فلانی برا خودش سواره و قلنگو
قلندرواژهنامه آزاد- قلندر، (به گفته منابع قدیم و جدید، واژهٔ قلندر از کلمه ترکی قال (به معنی پاک و پاک سرشت) گرفته شده است .شمار اندکی نیز آن را از ریشهٔ فارسی «کلانتر» (به معنی
قلنگلوواژهنامه آزادنوعی بغل و بلند کردن است ،بنحوی که فرد بر شونهای طرف مقابل سوار میشود که پاهایش آویزان روی سینه های آن فرد قرار میگیرد ،و میگویند ،فلانی برا خودش سواره و قلنگو