قمیحهواژهنامه آزادداروهای کوبیده شده که به همانگونه و به یکباره در دهان نهاده و خورده میشود. فرهنگنامه گزیده در شرح اصلاحات طب،مسعود بن محمد سجزی،ترجمه رشید تفقد
قمپزواژهنامه آزادادعای توخالی - شلیک توپ بدون گلوله (فقط باروت)برای ترساندن اسب ها در جنگ که عثمانی ها علیه ایران استفاده میکردند
قمر در عقربواژهنامه آزادوقتی ماه وارد برج قمر که یکی از صور فلکی است می شود می گویند قمر در عقرب است کنایه از وخامت اوضاع
قمر در عقربواژهنامه آزادوقتی ماه وارد برج قمر که یکی از صور فلکی است می شود می گویند قمر در عقرب است کنایه از وخامت اوضاع