قلیواژهنامه آزادقُل درترکی به معنای «بازو» است که درعربی، به آن عَضُد می گویند. عضدالدوله یعنی بازوی دولت (بازو مجاز ازقدرت است). تکواژ «ی» به معنای کسرۀ اضافه (-ِ ) است. کُل گ
پرس پیتواژهنامه آزادپرسپیت نام بلندترین قله کوه سفیدار فرمشکان کوار است که از دو جز پر+اسپید تشکیل شده است و به معنی پر سفید است که گویا از برفهای موجود در این قله الهام گرفته شده
قدر متیقنواژهنامه آزادقدر متیقن، فرد یا حصه ای از مطلق است که به یقین حکم شامل آن می شود، مانند «قلّد المجتهد» که قدر متیقن از آن، تقلید از مجتهد اعلم است. یعنی هیچ تردیدی در این نیس
اکسایاواژهنامه آزادنام قدیم همدان به معنی محل اجتماع کاسبی ها می باشد. کاسبی ها از قدیمی ترین اقوام ایرانی می باشند که در دامنه قله الوند ( اورنت) ساکن بوده اند.
چمروشواژهنامه آزادچَمروش یا چمروش مرغ، نام پرنده ای است در اساطیر ایران، که گفته می شود که در قله البرز زندگی می کند.