قلواژهنامه آزاد(قَل) پاره، تکه، نصف؛ وقتی گفته میشود قلِش کن یعنی آن را دو تکه کن(نصف کن)، اما وقتی گفته میشود قل قلِش کن یعنی آن را چند تکه کن. قل(تکهها ممکن است مساوی یا
کلاریواژهنامه آزادنام قله ای در علی آباد کتول،دهانه محمد آباد و ضلع شمال شرقی روستای ییلاقی سیاه مرز کوه که آثار قلعه ای قدیمی در قله موجود می باشد.
پرس پیتواژهنامه آزادپرسپیت نام بلندترین قله کوه سفیدار فرمشکان کوار است که از دو جز پر+اسپید تشکیل شده است و به معنی پر سفید است که گویا از برفهای موجود در این قله الهام گرفته شده
ماله کشیواژهنامه آزادقلب واقعیت ،تلاش برای خوب و زیبا جلوه دادن زشتی های موجود در اعمال خود و یا دیگران
وانانواژهنامه آزادنام شهری است از توابع استان چهارمحال و بختیاری شهرستان شهرکرد داری مناطق دیدنی و قلعه قدیمی که معنی وانان از فرهنگ نامه های دیگر و لغتنامه های موجود میباشد وانا
دانسفهانواژهنامه آزاد[نِ س فَ ] دانِسفِهان از شهرهای استان قزوین و از توابع شهرستان بوئین زهرا است.دانسفهان در دامنه رشته کوه رامند (از چین خورده گیهای ارومیه-دختر) واقع گردیده است