قفلواژهنامه آزادکوپَلِه، یا به کوتاه کُپل. «قفل» تازی شدۀ «کوپله» است. آن با couple در زبان های اروپایی همریشه است. بروید به دهخدا، سرواژۀ کوپله.
گیرپاژواژهنامه آزادگیرپاژ که گاهی گیرپاچ نیز تلفظ می شود، به معنای قفل کردن موتور است؛ این کلمه در تعمیرگاه ها و مکانیکی ها به وفور شنیده می شود.
زلفیواژهنامه آزادزلفی:(zolfi) در گویش گنابادی یعنی قفل داخل خانه ، زنجیری که پشت در خانه از داخل می اندازند تا در قفل یا بسته تر شود.
قفلواژهنامه آزادکوپَلِه، یا به کوتاه کُپل. «قفل» تازی شدۀ «کوپله» است. آن با couple در زبان های اروپایی همریشه است. بروید به دهخدا، سرواژۀ کوپله.
بنواژهنامه آزاد(بن) شهرستانی است از توابع استان چهارمحال و بختیاری که در بیست و پنج کیلومتری از مرکز استان یعنی شهرکرد قرار دارد و مردم این شهرستان به زبان ترکی آذری صحبت می ک
پی برگواژهنامه آزاداسبابی است برای نگهداری و طبقه بندی اسناد و مدارک. در این وسیله می توان به راحتی سند مورد نظر خود را جستجو نمود. واژۀ معادل انگلیسی:lever arch file. واژۀ معادل