قات زدنواژهنامه آزادعمل نوشیدن و خوردن تدریجی و آرام شیرۀ برگ گیاه قات که به عنوان مادۀ مخدر مصرف می شود. کنایه از گفتن سخنان بی ربط و بدون ارتباط با مبحث اصلی.
اتصال لببهلبواژهنامه آزاد(جوشکاری)؛ نوعی اتصال که در آن دو قطعه تقریباً در یک صفحه و در امتداد هم قرار میگیرند. در حالتی که ضخامت قطعات کمتر از شش میلیمتر باشد، از این نوع اتصال استفا
آسیابواژهنامه آزاددستگاه آسیاب: به انگلیسی industrial mill یا Pulverizer machine یا grinding mill به دستگاه یا ماشین آلات خردکن گویند که مواد را به قطعات ریزتر تبدیل کند.
گژن پینواژهنامه آزادانگشتی؛ قطعۀ استوانه ای و توخالی که به شکل عرضی، از وسط ارتفاع پیستون می گذرد و از سر دیگر آن بیرون می آید و هم زمان، از حفرۀ بالای شاتون هم می گذرد و به این تر