ایلماواژهنامه آزاد(ترکی) ماه ایل، کوچ عشایر. (کردی) قاصد، پیک، خبررسان. (کردی؛ ایلام) قاصد، پیک، خبر رسان. (ترکی) ماه ایل، کوچ عشایر. || (کردی کلهری) قاصد، پیک، خبررسان.
داروگواژهنامه آزادقورباغه درختی درواقع دار+وگ که معنی قورباغه درختی رو میدهد و مازندرانی ها اعتقاد دارن هر گاه داروگ بخواند باران می بارد قاصد روزان ابری