قند پارسیواژهنامه آزاددر شعر حافظ، کنایه از غزلیات حافظ است؛ اشعار یا دیوان حافظ: شکرشکن شوند همه طوطیان هند/ زین قند پارسی که به بنگاله می رود.
قصر قمشهواژهنامه آزادنام شهرکی در ۲۴ کیلومتری شمال غربی شیراز. قمشه، به معنی چشمۀ شاه، واژۀ مرکبی است که از قم (چشمه) و شه (شاه) ساخته شده است. در گذشته، این مکان تفرجگاه کریم خان ز
پرووکاتورواژهنامه آزادفتنه گر یا فتنه جو؛ شخصی که آگاهانه عملی را انجام می دهد، به قصد اینکه از فرد یا افرادی عکس العمل مطلوب یا پیش بینی شده اش رخ دهد.
طریقیت و موضوعیتواژهنامه آزاد«موضوعیت» و «طریقیت» (از اصطلاحات اصول فقه)؛ گاهی صفت قطع واقع شده و گاهی صفت اماره می باشد، در هر دو مورد؛ اگر قطع یا ظن (گمان) در حکم شرعی قید شده باشند و حکم
رئیس سعدواژهنامه آزادنام دروازه ای از دروازه های قدیمی اردبیل بوده است. نام این دروازه در کتاب صفوه الصفا ابن بزاز اردبیلی 6 بار قید شده است. نمونه:«روزی بر دروازه ی رئیس سعد – که
قصر قمشهواژهنامه آزادنام شهرکی در ۲۴ کیلومتری شمال غربی شیراز. قمشه، به معنی چشمۀ شاه، واژۀ مرکبی است که از قم (چشمه) و شه (شاه) ساخته شده است. در گذشته، این مکان تفرجگاه کریم خان ز