قار و قیرواژهنامه آزاد(گچساران) داد و بیداد، فریاد، صدای ناهنجار، سروصدا، بلند فریاد زدن، فریاد از عصبانیت.
قاراشمیشواژهنامه آزادقاْراشْمیْش:(gharashmish) در گویش گنابادی یعنی وضعیت جنگی ، خرابی اوضاع ، اوضاع خیْط ، هرج و مرج
گاچوواژهنامه آزادگاچو یا «گائوچو» به قشر مهمی از دامداران «گاوچران» در امریکای لاتین «خصوصا کشورهای آرژانتین، اروگوئه، پاراگوئه و برزیل...» گفته میشود که دارای خصوصیات فرهنگی خ
گائوچوواژهنامه آزادگاچو یا «گائوچو» به قشر مهمی از دامداران «گاوچران» در امریکای لاتین «خصوصا کشورهای آرژانتین، اروگوئه، پاراگوئه و برزیل...» گفته میشود که دارای خصوصیات فرهنگی خ
کچ و پلچواژهنامه آزادمچاله شده ، برای اشیائ حلبی و قشری نازک یا تو خالی که تحت فشار یا برخورد مچاله شده باشند بکار میرود
چنیمواژهنامه آزادردیف، میزون، سازمان یافته، مرتب، سرپا. اصطلاحی جدید که بیشتر بین قشر جوان جامعه رواج دارد؛ این اصطلاح در تهران در بین جوانان ظهور کرده و تکامل یافته است و به مر