غرهواژهنامه آزاد(غٌرّه) روز اول ماه قمری و نیز اول هر چیز . لکه سفید روی پیشانی اسب جمع ان غرر می باشد ( بر وزن زحل )
قره بشهواژهنامه آزادقره در ترکی به معنای سیاه می باشد این اصطلاح زمانی به کار برده می شود که فرد مقابل مطلبی را به ناحق یا با مبالغه بیان می کند یا به طرف دیگر نسبت می دهد- به معنی
قره چالواژهنامه آزادقره در ترکی به معنی بزرگ وچال هم به معنی رنگ ما بین آبی و سیاه است بنابراین قره چال به معنی جایکه سرسبز است از دور به رنگ چال ( ترکی )دیده میشود. قره در ترکی ب
قره بشهواژهنامه آزادقره در ترکی به معنای سیاه می باشد این اصطلاح زمانی به کار برده می شود که فرد مقابل مطلبی را به ناحق یا با مبالغه بیان می کند یا به طرف دیگر نسبت می دهد- به معنی
قره چالواژهنامه آزادقره در ترکی به معنی بزرگ وچال هم به معنی رنگ ما بین آبی و سیاه است بنابراین قره چال به معنی جایکه سرسبز است از دور به رنگ چال ( ترکی )دیده میشود. قره در ترکی ب
قره میسینواژهنامه آزادنام قدیم سرزمین کرمانشاهان قره میسین از عبارت کارامیسین برگرفته شده که هر دو کلماتی ترکی هستند به معنی سرزمین پهناور و نام اصلی سرزمین کرمانشاه در زمان هخامنشیا