قرمز درآرواژهنامه آزادقرمزدَرآر؛ کسی که آجرهای پخته را، که کمترین فاصله را با آتش کورۀ آجرپزی دارند، از کوره در می آورد.
قرمز درآرواژهنامه آزادقرمزدَرآر؛ کسی که آجرهای پخته را، که کمترین فاصله را با آتش کورۀ آجرپزی دارند، از کوره در می آورد.
gnomesواژهنامه آزادموجودات خیالی که کلاه قرمز بر سر دارند؛ امروزه مجسمه هایی از آن ها را در باغ ها می گذارند، هم برای زیبایی و هم دورکردن حیوانات کوچک مانند موش و ملخ و ...