قرقواژهنامه آزاد( مصدر ) ممنوع کردن اشخاص بیگانه از ورود در محلی . محلی که اختصاص به کسانی دارد و ورود دیگران ممنون است. منع و بازداشت _ محلی که اختصاص به کسانی دارد و ورود دیگ
پلاتوواژهنامه آزادسکانسی از گزارش نلویزیونی است که خبرنگار با قرار گرفتن در مقابل دوربین به صورت مستقیم با بیننده سخن می گوید. پلاتو را می توان امضای خبرنگار در پای گزارش تلقی کر
مگاپودواژهنامه آزادمرغ پابزرگ (به انگلیسی:Megapode) گونه ای از پرندگان بومی استرالیا است. مرغ پابزرگ در راسته ماکیان سانان قرار دارد و به بوقلمون بسیار شبیه هستند ولی جثه شان از آ
تپانچهواژهنامه آزادتپان در زبان ترکی به معنی تکه چوبی است کت و کلفت که روی زمین بعد از شخم زدن می گرداندند تا کلوخ ها شکسته شده و سطح زمین صاف شود. در حال حاضر به بخش زیرین چهارچو
سرگزیواژهنامه آزاد(زابلی، سیستان) سربلند و سرافراز. نام یکی از طوایف بزرگ سیستان. سرگروه -سردسته نام طایفه بزرگی است در سیستان مفهوم واژه:گز به معنی متر که قدیم الایام به هر 104
گردواژهنامه آزادگُرد میله ای است گِرد که برای دار قالی استفاده می شود. این میله تقریبا در وسط چله قالی و گلیم و سایر بافتنی های داری قرار میگیرد و با پیچیدن نخ به دور آن و درگی