قرابواژهنامه آزادشهرک قراب دیناران، روستایی در دهستان دیناران در شهرستان اردل،استان چهارمحال وبختیاری
قرابیهواژهنامه آزادنوعی شیرینی سنتی و گران قیمت و دایره شکل که بیشتر در استان های ترک زبان (آذربایجان شرقی، زنجان) رایج است. در پخت این شیرینی، از مغز بادام، مغز پسته، شکر، سفیدۀ
قرابواژهنامه آزادشهرک قراب دیناران، روستایی در دهستان دیناران در شهرستان اردل،استان چهارمحال وبختیاری
برنمی تابدواژهنامه آزادبرنمی تابد. الف. (شخص سوم مفرد از مصدر «برنتافتن» که نفی مصدر «برتافتن» یا «برتابیدن» است) تحمل نمی کند، تاب نمی آورد، نمی پذیرد. مثال: ناوک غمزه بر دل سعدی مزن