قناصهواژهنامه آزادکلمه عربی، مؤنث قناص بمعنی تک تیرانداز یا شکارچی است. اسم عامیانه اسلحه سیمینوف. این اسلحه برای هدف قرار دادن دقیق اهداف دور مورد استفاده قرار می گرفت. مردم اشت
قرصه بندواژهنامه آزادبالش مدور ی که خمیررا روی آن پهن می کنند ونانواخمیرراباآن به سینه تنور میچسباند
قناصهواژهنامه آزادکلمه عربی، مؤنث قناص بمعنی تک تیرانداز یا شکارچی است. اسم عامیانه اسلحه سیمینوف. این اسلحه برای هدف قرار دادن دقیق اهداف دور مورد استفاده قرار می گرفت. مردم اشت
لکاسواژهنامه آزادواحد کوچک پول، قراضه،پول خرد،واحد کوچک وزن صفحه 198 مقالات شمس تبریزی. تصحیح محمد علی موحد. انتشارات خوارزمی چاپ سوم و اگر نه لکاس بستان که طمع تو این است
کن لم یکنواژهنامه آزادکُن لَم یَکُن. عبارتی است عربی به معنی لُغویِ بود آنچه بود. این عبارت در زمینهٌ اقتصادی به معاملاتی نسبت داده می شود که براساس ناهماهنگی و یا ناهماهنگی هایی با