سنترواژهنامه آزادمرکز، وسط میان، مرکز، میانه، مدار، وسط و نقطه مرکزی، در مرکز قرار گرفتن، تمرکز یافتن
بمبلواژهنامه آزادبُمْبُل:(bombal) در گویش گنابادی یعنی بامبول ، کلک زدن ، زیر وعده و وعید زدن ، برخلاف قرار و قرارداد عمل کردن
عملوندواژهنامه آزادهر عبارت که بین دو عملگر قرار بگیرد و یا بعد از یک عملگر بیاید، یک عملوند محسوب می گردد.
ابرانگشتواژهنامه آزادظرف کو چکی که داخل آن اسفنجی قرار دارد و مقداری آب در آن ریخته شده وبرای تر کردن انگشت هنگام ورق زدن اوراق از آن استفاده می شود.