پرکانواژهنامه آزادپ َر ک ا ن؛ پرکان اسم دیرینۀ منطقه فریدن است که در زمان هخامنشی به این اسم نامیده می شده و از ریشه پریتکان (فرشتگان منحصر به فرد) گرفته شده است. نقطه ای که اکنو
قاسماقهواژهنامه آزادمانعی که قدرت دیدن را از فرد سلب کند. قاسماقع به چشمش زده = از دیدن واقعیت ناتوان گشته است.