قلواژهنامه آزاد(قَل) پاره، تکه، نصف؛ وقتی گفته میشود قلِش کن یعنی آن را دو تکه کن(نصف کن)، اما وقتی گفته میشود قل قلِش کن یعنی آن را چند تکه کن. قل(تکهها ممکن است مساوی یا
ریحاواژهنامه آزادنماد اعتماد به نفس و اتکا به خود ریحا ریشه ی نام ریحان هست و به مرور زمان این نام تغییر کرده و ریشه ی هندی دارد و یک افسانه ی بسیار قدیمی نیز هست ک این گل توانس
درعواژهنامه آزادمطابق نقل تاریخ نویسان دختران عرب وقتی به سنّ بلوغ می رسیدند به دارالندوه، که توسط قصی بن کلاب ساخته شده بود، می رفتند و در آن جا پارچه ای که با خود برده بودند
هولوکاستواژهنامه آزاداز یونانی ὁλόκαυστον، قتل عام، نسل کشی، کشتارجمعی، «همه سوزی». به طور خاص به کشتار چند میلیون یهودی در طی جنگ جهانی دوم (1939 تا 1945) در اردوگاه های مرگ آلمان
ارتبواژهنامه آزادیکی از برجسته ترین کمانداران سرزمین فینیقیه (که صور از شهرهای آن بود) تصمیم گرفت که کوروش را به قتل برساند. آن مرد به اسم "ارتب" خوانده می شد و برادرش در یکی از