قایم باشکواژهنامه آزادنوعی بازی که در آن یک فرد چشمان خود را بسته و منتظر می ماند تا بقیه افراد بازی قایم یا مخفی شوند سپس بدنبال آنها می گردد تا پیدایشان کند در این فاصله هر فردی که
قایم موشکواژهنامه آزادشاید این بازی از مفهوم غیبت(غایب بودن) امام زمان (عج) گرفته شده باشد و سازندگان این نام برای این بازی کودکانه به منظور سخره گرفتن مفهوم مهدویت بوده است که در غا
سکواژهنامه آزاد[سُک] دنباله کشمش [سُک]. اخلاط بینی. ان دماغ سُکْ:(sok) در گویش گنابادی یعنی پنهان شدن ، قایم شدن ، مخفی شدن ، اختفا کردن ، || کشیک دادن ، گشت زدن همراه با مراق
تپ تپ گروسکواژهنامه آزاد(بختیاری) تَپ تَپ گروسک؛ گونه ای بازی در ایل بختیاری است که بیشتر در میان بازی های بچه های روستایی ایذه و مسجدسلیمان در شمال خوزستان دیده می شود. تپ به معنای تپ
قایم باشکواژهنامه آزادنوعی بازی که در آن یک فرد چشمان خود را بسته و منتظر می ماند تا بقیه افراد بازی قایم یا مخفی شوند سپس بدنبال آنها می گردد تا پیدایشان کند در این فاصله هر فردی که
وارشواژهنامه آزادبارش باران باران در زبان «گیلکی» به معنای «باران» است (مازنی؛ قایم شهر) باران. بارش باران