قات زدنواژهنامه آزادعمل نوشیدن و خوردن تدریجی و آرام شیرۀ برگ گیاه قات که به عنوان مادۀ مخدر مصرف می شود. کنایه از گفتن سخنان بی ربط و بدون ارتباط با مبحث اصلی.
قار و قیرواژهنامه آزاد(گچساران) داد و بیداد، فریاد، صدای ناهنجار، سروصدا، بلند فریاد زدن، فریاد از عصبانیت.
ورکلواژهنامه آزادوَرْکِلَّ:(warkella) در گویش گنابادی یعنی برعکس کردن ، ساقط کردن ، سرنگون کردن ، برانداختن قدرت یا گرفتن جان ، شکست دادن و زمین زدن
مانیفستواژهنامه آزادسندی است که یک حزب سیاسی منتشر میکند در این سند برنامه ها و هدفهایی را که پس از در دست گرفتن قدرت باید دنبال کند مشخص میکند (قانون) بیانیه مانیفیست ،مانیفست ،با
پشتونواژهنامه آزادیکی از اقوام افغانستان که به زبان پشتو صحبت میکنند. تیره ای از آریایی ها که از آنها در شاهنامه و اوستا با نام های (Ava-jan) و همچنـین اپ - جـن (Apa-jan) و در سـ
پازوکیواژهنامه آزادایل پازوکی؛ پازوکی از کاپادوکی می آید که نام منطقه ای در ترکیه است؛ ریشۀ این واژه یونانی است. پازوکی نام ایلی ترک در ترکیه است که از ترکان سنی فاصله گرفته و به
افغانواژهنامه آزادفریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست