فولادکوبواژهنامه آزاداقوامی که در ساختن تخت جمشید از ابزارهایی برای وارد کردن طلا به داخل سنگ استفاده میکرداند
کوبن کاریواژهنامه آزادمحل اتصالات سازه های فولادی، به نحوی که نوعی فولاد قوی تر که به صورت گوی یا مخروطی شکل است، در سوراخ های پیش بینی شده قرار می گیرد و با فشار یا ضربۀ چکش های دست
تپانچهواژهنامه آزادتپان در زبان ترکی به معنی تکه چوبی است کت و کلفت که روی زمین بعد از شخم زدن می گرداندند تا کلوخ ها شکسته شده و سطح زمین صاف شود. در حال حاضر به بخش زیرین چهارچو
کرنشواژهنامه آزادواژه کرنش برای فولاد بکار می رود به نسبت تغییر طول جسم به طول اولیه آن کرنش می گویند.(مهندسی)
هور اصفهانیواژهنامه آزادشاعر معاصر که در سال 1345، در سن 57 سالگی، در گذشت و در بقعۀ «تویسرکانی» تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد. اشعاری با مضامین تاریخی، انتقادی، عرفانی و انسانی می