51 مدخل
یاد آودی کردن، تذکر دادن، به اشاره فهماندن
فرمانده سواره نظام، سواره نظام بی باک و قدرتمند
فرمانده تحسین شده، پادشاه تحسین شده
فرماندۀ لشکر.
فرمانده - سردسته