فقر زداییواژهنامه آزادکمرنگ کردن و زدودن فقر از جامعه و ایجاد رفاه برای اقشار کم درآمد و آسیب پذیر جامعه و تأمین نیازهای اساسی مردم. معادل poverty alleviation در انگلیسی.
فَقَعُواْواژهنامه آزادبخاطر خلقت انسان به سجده بیفتید نه اینکه برای انسان سجده کنید، پس سجده برای عظمت خداوند بوده که چنین موجودی را آفریده.
tremblingواژهنامه آزادلرزیدن ، مرتعش شدن ، لرز، لرزه ، ارتعاش ، ترساندن ،لرزاندن ، مرتعش ساختن ، رعشه
triphaseواژهنامه آزادسگام (سه گام)، سفاز (سه فاز). برای نمونه، برق سه فاز به پارسی می شود کَهرُبای سِگام.
آس و پاسواژهنامه آزادفقیر آس وپاس در حقیقت آسمان پلاس بوده است. کلمه آس به معنی فلکواره-شیی مدور وزوجورانه که یکی زیر است ودیگری زبر وآن که زبر است میکوبد ومیگردد.آس بلندی گردگون-س
ترامیواژهنامه آزاد(فقه) بر وزن تراضی در لغت به معنی منجر شدن و منتهی شدن سلسله علل به نتیجه ای است، و نیز به معنی تتابع و پی در پی آمدن و افزوده شدن است.
فقر زداییواژهنامه آزادکمرنگ کردن و زدودن فقر از جامعه و ایجاد رفاه برای اقشار کم درآمد و آسیب پذیر جامعه و تأمین نیازهای اساسی مردم. معادل poverty alleviation در انگلیسی.