مزراکواژهنامه آزادنام کوهی در فاریاب شهرستان رودان از توابع استان هرمزگان با طبیعت زیبا و چشمه های خنک
ارتق ارسلانواژهنامه آزادزنده گی نامه آرتق: درولسوالی اندخوی ولایت فاریاب دریک خانواده روشن فکرچشم به دنیا گشود.وعلاقه زیاد دررشته پهلوانی داشته وهمچنان ارتق یک مرد پهلوان وقوی بوده است
فدیهواژهنامه آزادمالی که برای واخریدن جان خود بدهند، آنچه اسیران برای رهایی خود بدهند، سر بها ، فدیات جمع فدیه فرهنگ لغت عمید (اسم) [عربی:فِدیَة] ‹فدیت› (fedye) ۱. مالی که در ق
پروژکتورواژهنامه آزاددستگاهی که برای ایجاد روشنایی زیاد به کار می رود، نورافکن (فره ). 2 - دستگاهی که به کمک آن تصویر را روی پرده نشان می دهند، فراتاب (فره ) منبع : معین