فضانوردواژهنامه آزادکیهان نورد، کسی که به بیرون از زمین رفته است، کسی که به دانش کیهان نوردی آگاهی دارد و می تواند کیهان پیما را براند، کسی که قدم به کرات دیگر گذاشته است.
فراوردواژهنامه آزادفَراوَرد:حاصل و نتیجه، محصول. این واژه بن مضارع فراوردن است، به معنی تولید کردن. البته امروزه واژه "فراورده" (و نه فراورد) در فارسی ایران به معنی خاص محصول به و
کلگواژهنامه آزادفراورده ای که از بلوط پس از شیرین شدن بدست می آید و می توان با آن نان نیز پخت (ک فتحه، ل و گ ساکن) نانی که از آرد بلوط تهیه می شود.
فراوردواژهنامه آزادفَراوَرد:حاصل و نتیجه، محصول. این واژه بن مضارع فراوردن است، به معنی تولید کردن. البته امروزه واژه "فراورده" (و نه فراورد) در فارسی ایران به معنی خاص محصول به و
زیست پالاییواژهنامه آزادفرایندی که در آن آلاینده های حاصل از نشت نفت یا فراورده های نفتی به کمک میکرو ارگانیسم ها در طبیعت تجزیه شود و به پاکسازی موقعیت آلوده از منابع آلاینده منجر شود
شکر سیاهواژهنامه آزادکشت نیشکر هر ساله از اردیبهشت ماه آغاز شده و بعد از گذشت ۸ماه در اوایل دی برداشت می شودوبرای اینکه ماحصل دست رنج کشاورزان به بازار عرضه شود پس از تمیز کردن نیشک