عکس فروشواژهنامه آزادفروشندۀ عکس؛ یعنی شخص یا اشخاصی که عکس های گرفته شده توسط خود (عکاس) و یا دیگران را به فروش می رسانند.
خرید و فروشواژهنامه آزادخرید و فروش:خرید و فروش در لغت نامه دهخدا چنین آمده:(ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) مبایعه . سودا. معامله . تجارت . داد و ستد. بیع و شری . بده و بستان .
شکر سیاهواژهنامه آزادکشت نیشکر هر ساله از اردیبهشت ماه آغاز شده و بعد از گذشت ۸ماه در اوایل دی برداشت می شودوبرای اینکه ماحصل دست رنج کشاورزان به بازار عرضه شود پس از تمیز کردن نیشک
آلورواژهنامه آزاد(کردی؛ ترکمنی؛ ترکی آذربایجان و ترکیه) خریدوفروش. مرکب از آل به معنی خرید و ور به معنی فروش.
تنوخاواژهنامه آزادتنوخا و روبیل نام دو ایمان آورنده در زمان حضرت یونس که حضرتش 32 سال تبلیغ خداپرستی کرد و همین دو نفر ایمان آوردند. تنوخا مردی بود عابد و زاهد و کارش تهیه هیزم و
ایل ریزوندواژهنامه آزادقوم ریزوند از اصیل ترین و مالکان و صاحبان اولیه پشتکوه بوده اند که قبل از تسلط والیان لرستان در سال 1006 توسط صفویان بر ایلام حکومت داشتند و به نقلی از بازماندگ
کسوهواژهنامه آزاددر لغت:به کسر و ضم کاف و سکون سین و فتح واو از ریشه "کسو" به معنای لباس و پوشاک است. در فقه:به هر آنچه که مایه پوشش عرفی بدن فرد به گونه ای باشد که امکان رویت آ