فرو کردنواژهنامه آزادگستردن، دراز کردن. سر برآور از گلیمت ای کریم پس فرو کن پای بر قدر گلیم منطق الطیر عطار، ت؛شفیعی:ش.بیت:379
فرتغمواژهنامه آزادفِرْتِغَمْ:(fertegham) در گویش گنابادی یعنی زیاده خواه ، ناراضی ، کسی که کار امروز را به فردا میاندازد تا شاید نصیب و سود بیشتری به او برسد.
تیداواژهنامه آزاد(تی در پهلوی به معنی خورشید، فروغ، درخشنده + دا = زاده) روی هم به معنای زاده و آفریدۀ درخشان. آمی تیدا نام دختر اصیل ایرانی است؛ دختر استیاگ پادشاه ماد، که به ه
مهرمنواژهنامه آزادمهرمن:Mehrman ترکیب دو واژه مهر + بهمن مهر:Mehr دوستی و محبت – رحم، شفقت– آفتاب – نام روز شانزدهم از هر ماه خورشیدی مهر MEHR:رحم، شفقت و محبّت (برهان قاطع) … پ