فرایشواژهنامه آزادفرآیش:تکامل،روند فرا آمدن به سوی خوبتر شدن ، فرشدن (تالشی) 1- فرآیش:تکامل ، کامل شدن ، فر شدن و خوبتر شدن، تکامل ، کامل شدن ، در راستای خوبی برآمدن و بهتر شدن.
جوالقواژهنامه آزاداگربرای صفت انسان بکاررود به معنی فردی بی اصول وشلم شوربا که احتمالا قد بلندی هم دارد وکنترل کارهایش رابه طورکامل ندارد(از واژهای یزدی)
دژدوستواژهنامه آزاددُژدوست ، این واژه می تواند معادل واژه انگلیسیFerenemy به کار برده شود که اصطلاحا به معنای فردی است که در ظاهر با او روابط دوستانه دارید ولیکن دشمن شما محسوب می
نیوزلندواژهنامه آزادنیوزلَند (New Zealand) کشوری در جنوب غربی اقیانوس آرام است، از دو جزیرۀ بزرگ و تعداد زیادی جزیرۀ کوچک تشکیل شده و مناطق خودمختار نیو، جزایر کوک، توکلائو و راس ر
کنهواژهنامه آزادکُنه روسری مستطیل شکل زنان یاسوجی کَنِه ( kane): در معنای علمی و بیولوژیک: کَنه ها از جانوران کوچک انگلی هستند. کنه ها بندپا هستند و از نظر علمی به دو گروه کنه